این من را تقریباً ناگزیر به سمت اصلاحات سازمان ملل میکشاند، زیرا شاید همین باشد
اولین نتیجه ای که از تحلیلی که به شما ارائه دادم ناشی می شود. سازمان ملل متحد
اصلاحات به نوعی مانند بیماری است که در آن همه پزشکان دور بیمار جمع می شوند،
و همه آنها در مورد تشخیص موافق هستند، اما نمی توانند در مورد نسخه توافق کنند. که
مشکلی است که ما در بیست و دو سال اخیر بحث در مورد سازمان ملل با آن روبرو بوده ایم
اصلاحات، از آنجایی که مجمع عمومی در سال 1992 آن را در دستور کار قرار داد، با
ایجاد کارگروه پایان باز اصلاحات شورای امنیت.
چالش بسیار زیاد است، نه حداقل به دلیل جاه طلبی های رقابتی، همه
ناسازگار متقابل، مجموعه ای از کشورهای عضو که خود را می بینند
به عنوان برنده یا بازنده احتمالی در هر ترتیب جدید. (یادم می آید زمانی که
صحبت های اولیه همه درباره آلمان و ژاپن، وزیر خارجه وقت ایتالیا بود
سوزانا آنیلی میگوید: «این همه صحبت درباره آلمان و ژاپن چیست؟ بعد از
همه، ما هم جنگ را باختیم.»)
بنابراین این چیزی نیست که یک شبه اتفاق بیفتد، بلکه هند است
همچنان به دنبال گسترش شورای امنیت در هر دو دسته است-
دائمی و غیر دائمی. اما این فقط شورای امنیت نیست. ما دوست داریم
تقویت مجمع عمومی به عنوان اولین مجمع بین دولتی
نهاد قانونگذاری، که هنوز نیست. اغلب به یک انجمن بلاغی تبدیل شده است،
یا یک مجمع اعلامی به جای انجمنی که به عنوان یک نهاد قانونگذاری عمل می کند
اقدام سازمان ملل متحد را هدایت کند. ما دوست داریم اقتصاد و
تبدیل شدن شورای اجتماعی به یک نهاد توسعهمحور معنادارتر و الف
ابزار جدی حکمرانی توسعه و ما دوست داریم a
تمرکز بیشتر بر عملکرد صندوق های سازمان ملل متحد، آژانس ها و
برنامه هایی که اثربخشی آنها برای بسیاری از کشورهای جهان بسیار مهم است
افراد آسیب پذیر و در حال توسعه
من همه اینها را نه فقط به عنوان یک تمرین آکادمیک، بلکه به عنوان یک فرد - نه فقط می گویم
به عنوان یک نماینده پارلمان هند و وزیر سابق، اما به عنوان کسی که سه نفر را اختصاص داده است
دههها از عمر او به همکاری چندجانبه در سازمان ملل - من میگویم
به شدت ترس بزرگ من این است که اگر اصلاحات صورت نگیرد، همین
کشورها به ناچار به دنبال راه حل های جایگزین خواهند بود. اگر اصلاحات متحد
ملتها اتفاق نمیافتند، کشورها به سادگی از کنار گذاشته شدن خسته خواهند شد،
و خواهند گفت: چرا وقت و انرژی را تلف کنیم و حمایت کنیم
تمرکز سیاسی بر جایی است که وقتی ما را در میز بالا نخواهند داشت
آیا دیگرانی هستند که مایلند ما را بپذیرند و بپذیرند؟» G20، به
مثال واضح را در نظر بگیرید، بدنی است که اساسنامه ندارد، که نیازی به آن ندارد
دو سوم رای برای اصلاحیه، که نیازی به قطع بیش از دو نفر نیست
دهه ها بحث، در تصمیم گیری در مورد ترکیب آن. و ناگهان یک اوج جدید
جدولی را می توان ایجاد کرد که در واقع خطر یک راهنمای انتخاب نشده باشد
در امور جهانی کشورها تصمیم می گیرند که خودشان را در جایگاه قرار داده اند
قادر به دیکته کردن به بقیه جهان است. و واقعاً می تواند یکی را تضعیف کند
سازمان جهانی واقعاً مؤثری که ما بر اساس آن ساخته ایم
سازمان ملی و بین المللی پس اصلاح نکردن، و کوچک بودن
ایجاد موانع برای اصلاحات به طرز وحشتناکی کوته بینانه است، نه تنها به این دلیل
به مشکل اساسی نمایندگی و تعادل در جهانی رسیدگی نمی کند
حکومت داری، اما به این دلیل که می تواند نهادی را که بسیاری از آنها تضعیف کند
این کشورها – به ویژه کشورهای متوسط که در خط مقدم قرار دارند
مخالفت با اصلاحات - به عنوان سنگری برای امنیت خود دیده اند و
ایمنی
من می خواهم به موسسات مالی بین المللی، برتون وودز مراجعه کنم
موسسات نیز، زیرا البته ما تمایل داریم بیش از حد روی آنها تمرکز کنیم
نهادهای سیاسی؛ ژئوپلیتیک همیشه برای افراد غیر روحانی جالب تر از
موسسات مالی. اما واقعیت این است که یک بار دیگر نسبتاً عجیب است که آنها
واقعیت های بیش از هفت دهه پیش را منعکس می کند (آن موسسات طراحی شده اند
در سال 1944)، به جای امروز.